اسمی (زینب) که برام انتخاب شد، بهشت سبزم گیلان که درش به دنیا اومدم و هواش تا ابد نه تنها در شُش بلکه در سرم خواهد بود، قوم تالش رو به دلیل سختکوشی مداومی که دارن بهشون میبالم و تبعا به خودم، فروغالزمانی که با دل و جان به عنوان نام مستعار انتخابش کردم، رشته تجربی دبیرستانم که اصلا پشیمون نیستم، جهشم سمت علوم انسانی و رشته تحصیلی دوره کارشناسی، روزنامهنگاری و فضای دانشگاه علامه طباطبائی که به طور قطع، در فرایند رشد فکریم موثر بوده، و علوم اجتماعی نازنین که در عمقبخشی به جهت فکریم نقش بسزایی داشت و رشته ارشدم (توسعه شهری) که در دانشگاه الزهرا فعلا مشغول تحصیلشم و دوستش دارم، در کنار علاقهام به فلسفه و علوم سیاسی و خصوصا به ویراستاری به عنوان حرفه تخصصی که هنوز آنچنان ندارم اما اگر بعدها داشته باشم قطعا بهش عشق میورزم و یه لایههای دیگهای از هویت هم هست که بیان کردنش ممکن نیست، فقط میتونه لابهلای سیاهمشقهای آدم جا خوش کنه...